دسته پست های نوشته
Calvorya
2024-12-16 22:50:40
تو ام بری دیگه
سخت است برایم بگویم که دوستت دارم؛ واژهای ساده نیست، که بر زبان جاری شود... اما اگر روزی نبودنت اتفاق افتد، جهانم فرو میریزد. نه آسمانی میماند برای پرواز، نه زمینی برای قدم زدن؛ بدون تو، من بدساختارترین موجود این دنیا هستم. چطور میتوانم بدون تو نفسی بکشم؟ بیتو، هر لحظهام، شب یلداست، و هر ثانیه، زخمی تازه بر قلبی که...
بیشتر بخوانید
(1)
(1)
Calvorya
2024-12-16 22:21:26
نمیدانم از کجایت شروع کنم
حواست هست بهم؟ نمیدانم از کجایت شروع کنم؛ از چشمانت، موهایت، صدایت، صورت زیبایت، لبخندت، ... از چشمانت که شبیه به شبهای پرستاره هستند؛ همان چشمانی که وقتی نگاهشان میکردم؛ حس عشقت تمام وجودم را فرا میگرفت. از آن موهایت که همچون امواج دریا، در خیالم بیپایان تکان میخوردند؛ همان موهایی که در خیالم ساختمش. یا صدایت که آرام تر...
بیشتر بخوانید
(0)
(0)