چرا برخی از افراد به شک و تردید های در ذهن خود، رنگ یقین میزنند؟ از چه فرار میکنند؟ ز کجا میروند؟ آیا آسودگی افکارمان ارزش احمق شدنمان را دارد؟
در این پست از وبلاگ آزادی به این میپردازیم که چرا بعضی از انسان ها بجای مواجهه با حقیقت و یا تلاش برای دانستن حقیقت به دانسته های خودشان رنگ یقین میزنند؟
بعضی از افراد بخاطر فشار جمعی رو به خود سانسوری می آورند، اما فشار جمعی چیست؟
خود سانسوری چیست؟
فشار جمعی یا فشار اجتماعی به تأثیری اشاره دارد که جمع یا گروهی از افراد بر رفتار، تفکر یا تصمیمگیری فرد میگذارند.
این پدیده زمانی رخ میدهد که فرد احساس میکند باید خود را با انتظارات، باورها یا رفتارهای دیگران هماهنگ کند تا از طرد شدن، مورد قضاوت قرار گرفتن یا متفاوت بودن جلوگیری کند.
چرا شک کنیم؟
اگر یقین بدون دلایل منطقی و تنها بر اساس تعصب یا تقلید ایجاد شده باشد، شک میتواند آن را به چالش بکشد و فرد را به تفکر وا دارد.
مثال: اگر فردی به یک باور اجتماعی شک کند و آن را بررسی کند، ممکن است حقیقتی متفاوت را کشف کند.
در جامعه بعضی از افراد برای اینکه توسط دیگر افراد طرد نشوند به یک موضوع یا ایده یقین پيدا میکنند و نخستین گام برای برداشتن این یقین های اشتباه یا به نوعی باور های اشتباه شک است.
چرا باید در باور های جمعی شک کنیم؟
معمولا آدم ها باور هایشان از طریق جمع یا محیط جغرافیایی که در آن زندگی میکنند به آنان تحمیل میشود.
بعضی از این چرخه یکدستی فکری جامعه جدا شده و کار های نوآورانه و جدید میکنند، بعضی هم همانند پدران خویش کار های قبلی را تکرار میکنند.
تاریخ گواه این است اینگونه باور هایی که توسط جوامع پیشین پذیرفته شده و توسط همان جامعه ترویج داده میشده است.
اشتباه و باطل بوده است. برای باطل کردن این چرخه باید شک کنیم باید بتوانیم هر چیز را نقد کنيم، تناقضات را برطرف کنیم و گرنه چگونه پیشرفت حاصل میشود؟
اکنون با خود فکر کنید چه باور هایی توسط جامعه یا جمع به شما تحمیل شده است؟ آیا آنها درست هستند؟ آیا آنها را تا بحال آزمایش کردید؟
چرا مردم چنین میکنند؟
- راحتطلبی ذهنی: انسانها گاهی از پیچیدگی تفکر و تضادهای آن میگریزند و به دنبال راهحلهای سادهاند.
- فشار اجتماعی: یکدستی فکری جامعه افراد را به همرنگی وادار میکند؛ این که مخالفت با جریان جمعی، بهعنوان تهدید دیده شود.
- ترس از تغییر: برخی از تغییر و عدم اطمینان میترسند، بنابراین ترجیح میدهند به باورهای مرده و کلیشهها پناه ببرند.
اینها تنها گوشه ای از دلایلی است که افراد در جامعه چنین رفتار میکنند.
آیا آنها در خود میبینید؟
پیامد های یقین به باور های جمعی
در سطح فردی، چنین رویکردی جلوی پرسشگری و شکگرایی سازنده را میگیرد و باعث میشود فرد نتواند به درک عمیقتر و واقعیتری از جهان دست یابد.
این مسئله میتواند اعتماد به نفس فکری را کاهش داده و فرد را به یک مصرفکننده منفعل تبدیل کند.
در سطح جامعه، نبود تفکر انتقادی و جایگزین شدن آن با تسلیم به یقینهای نادرست، بهویژه در مقیاس وسیع، میتواند مانعی بزرگ بر سر راه پیشرفت باشد.
جامعهای که به تکرار باورهای بیاساس تن دهد، در برابر تغییرات مقاوم شده و توان رقابت با جوامع نوآور را از دست میدهد.
در چنین شرایطی، ایدئولوژیهای محدودکننده ممکن است بر تصمیمگیریها و سیاستها غالب شوند و به کاهش عدالت اجتماعی و افزایش نابرابری کمک کنند.
نوشتن نظر
برای اضافه کردن نظر یا ویرایش وارد حساب کاربری خود شوید
ورودنظرات پست
هیچ نظری موجود نیست نخستین را شما بگذارید!